محل تبلیغات شما



اگر هر روز آگهی های جذب مدرس زبان را نگاه کنید می بینید که حتا آموزشگاه های معروف تهران که دارای شعبه های متعدد هستند مدام در پی جذب مدرس زبان انگلیسی و زبانهای دیگر هستند. اما چرا؟

امروز می خواهم به نحوه کار یکی از آموزشگاه های معروف تهران بپردازم.

در ابتدای کارپس از درخواست کار از طریق شعبه مورد نظر، شما باید آزمون ورودی بدهید که سه سال پیش من شرکت کردم ده هزار تومن بود و پس از آن یک مصاحبه حضوری و در پایان یک دمو از درسی که برای شما مشخص می کنند. پس از پذیرش قراردادی به شما می دهند که شما حق ندارد یک نسخه از آن را داشته باشید (خلاف قانون کار) و مجموعه قوانینی را برای شما نوشته اند که کاملا به سود آموزشگاه است.

نحوه کلاس دهی بسته به تعداد زبان آموزان دارد و ممکن است شما کلاسی در ساعت 14 بگیرید و تا ساعت 19 کلاس دیگری نداشته باشید و اگر خانه شما نزدیک نباشد بسیار سخت و طاقت فرسا می شود.

دستمزد معلمان به عنوان اصلی ترین نیروی انسانی آموزشگاه در پایین ترین حد ممکن است. سه سال پیش برای من 12000 تومن بود و یادم هست از یکی از شاگردان خصوصی ام در آموزشگاه پرسیدم که برای هر جلسه چقدر پرداخت کرده و گفت 80000 تومن (این را برای برخی ها تعریف کردم و انگشت به دهان ماندند). البته به ازای هر 600 ساعت می توانید درخواست افزایش حقوق کنید که در صورت موافقت هزار تومن به شما بیشتر به ازای هر جلسه داده می شود.

اما نحوه پرداخت چگونه است؟

معمولا در آخرهر ماه یک روز امضای حقوق است که معلمان باید بروند امضا بدهند که حقوق خود را دریافت کرده اند (قبل از پرداخت پول به آنها) اما بگذارید بیشتر برایتان توضیح بدهم. برای مثال شما شاگرد خصوصی دارید و به ازای هر 14 جلسه به شما حقوق پرداخت می شود. فرض کنید شما میانه ماه خرداد شاگردی را پذیرفتید و دو جلسه در هفته باید آموزش بدهید در بهترین حالت شما باید آخر تیرماه حقوق خود را بگیرید ولی معمولا چنین اتفاقی نمی افتد به علت اینکه شاگردان گاهی کلاس خود را کنسل می کنند و برای من اتفاق افتاده است که به علت یک جلسه کنسلی حقوقم را یه ماه دیرتر دریافت کردم. بیشترین زمانی که  از شروع کلاس تا دریافت حقوق داشتم سه ماه بوده است.

معلمان بیمه ندارند و چون بیشتر آنها پس از ساعت اداری به آموزشگاه می آیند از چشم ماموران بیمه دور مانده اند و نظارتی بر این موضوع نیست و آموزشگاه ها یکی از بزرگترین گروه هایی هستند که فرار مالیاتی و بیمه ای دارند. اگر آموزشگاه بخواهد شما را بیمه کند شرایط سختی دارد و باید ساعت مشخصی را در سه ماه پر کنید که اگر کسی بخواهد این کار را بکند معمولا تعداد کلاسهایش را کمتر می کنند تا به این حد نصاب نرسد و کلاس ها را به معلمان دیگر می دهند.

موارد بالا از جمله حقایقی است که در کشور ما اتفاق می افتد و یکی از دلایلی که می بینید آموزشگاه های زبان مانند قارچ رشد کرده اند دستمزد تقریبا هیچ معلمان و فرار مالیاتی و بیمه ای است که سود بسیار سرشاری دارد و یکی از پر بازده ترین فعالیت ها در ایران است.

بگذارید بهتر بگویم تا زمانی که معلمان آموزش و پرورش و معلمان رشته های دیگر از حقوق کافی برخوردار نباشند جامعه شما در همین سطح پایینی که دست و پا می زند دست و پا خواهد زد و مرد. انتظار پس رفت فرهنگی و هر چه بیشتر به قهقرا رفتن را داشته باشید.

اگر از آموزشگاه های دیگر خبر دارید می توانید برام بنویسید.


چند روز پیش کتابی جالب خوندم که همیشه کنج اتاقم بود و خاک می خورد به نام چه کسی پنیر مرا جابجا کرد. این کتاب سرگذشت ما آدمهاست و نحوه رفتارمان با تغییرات زندگی. به ما یاد می دهد که چگونه در هنگام مواجه با تغییرات چگونه رفتار کنیم. کتاب مفید و پر از نکته شاید اگر این کتاب را زودتر خوانده بودم در برابر تغییرات بزرگ زندگی خودم را آماده می کردم (تغییراتی که دست ما نیست). مثلا چی؟ مثلا در برابر تورم سال 97 که ارزش پول ایران به یک سوم کاهش یافت رویدادی بود کاملا قابل پیش بینی (از نظر علم اقتصاد) ولی امان از دل غافل. امیدوارم از خواندن این کتاب لذت ببرید.


رومه دنیای اقتصاد به خامه دکتر تیمور رحمانی عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در تاریخ ششم اسفند 1397 با موضوع "تورم یک پدیده پولی است" بسیار شیوا این موضوع را پوشش داده است. در ادامه متن کامل آورده شده است.

 

"به یک دستفروش در یک شهر کوچک برای خرید انجیر کوهی مراجعه می‌کنم و متوجه می‌شوم نسبت به پاییز پارسال قیمت آن ۵۰ درصد افزایش یافته است و می‌دانم که او انجیر کوهی را خود چیده است و به‌عنوان یک مصرف‌کننده معمولی(نه یک اقتصادخوانده) ممکن است برآشفته شوم که قیمت انجیر کوهی چیده شده توسط خود دستفروش چرا باید افزایش یافته باشد. اینکه دیگر نیاز به ارز برای واردات نداشته است یا محدودیت‌های تجاری خرید مواد اولیه آن را دشوار نکرده و در تامین سرمایه در گردش هم با مشکل روبه‌رو نشده است. این مثالی است از ده‌ها و صدها مثال از کالاهایی که نه ربطی به نرخ ارز دارند و نه تحریم‌های ایالات متحده، اما قیمت آنها کم وبیش مشابه بقیه قیمت‌ها افزایش یافته است. چه نتیجه‌ای از این مثال‌ها راجع به تورم می‌گیریم.

اقتصاددان شهیر آمریکایی میلتون فریدمن در جمله‌ای کوتاه این موضوع را برای ما روشن می‌کند، آنجا که می‌گوید: تورم همه جا و در همه زمان‌ها یک پدیده پولی است.» آشکار است که فریدمن در تحلیل برخی مسائل اقتصاد کلان اشتباه داشته است (از جمله در مورد قاعده مناسب ت پولی) و ذکر این جمله به معنی ساختن بت از اقتصاددان بزرگی چون او نیست. او و اقتصاددانان بعد از او و ما همه انسان هستیم و در حال تکامل فکری و نه دارای کمال فکری. حتی بیان جمله فوق حقیقتا به آن معنی نیست که فریدمن موضوع تورم را تا این اندازه ساده می‌نگریسته بلکه قصد او صرفا تاکید و تذکر راجع به این موضوع بوده است که تنها عامل ایجاد تورم پایدار و نه افزایش‌های مقطعی قیمت‌ها یا افزایش قیمت برخی کالاها و خدمات، حجم پول و نقدینگی است و تذکر این نکته که با رشد بالاتر از نیاز حجم پول و نقدینگی نمی‌توان به رفاه بالاتر دست یافت و رشد حجم پول و نقدینگی حتی اگر موقتا خود را در قیمت‌ها نمایان نسازد، نهایتا این کار را خواهد کرد (به قول معروف به دنبال رشد حجم پول و نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد، تورم دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد). همچنین، تاکید فریدمن آن بوده است که هر پدیده‌ای تنها در صورتی قادر به ایجاد و تداوم تورم خواهد بود که با رشد حجم پول و نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد همراه باشد.

از تحلیل فوق چه درسی باید گرفته باشیم؟ متاسفانه با وجود آثار تورمی رشد‌های بالای حجم پول و نقدینگی از سال ۱۳۵۰ تاکنون(یعنی حتی مدت‌ها قبل از انقلاب و جنگ و تحریم و.)، برخی از اقتصاد‌خوانده‌های عزیز همچنان با خلط موضوعات مرتبط به اندیشه‌های ی با تحلیل اقتصادی به دنبال نادیده گرفتن حقایق مسلم آماری و ارائه تفسیرهای متفاوت از پدیده تورم هستند.

وقایع حدود یک سال اخیر باید همان اندک تردیدهای ما در مورد پولی بودن منشأ تورم را زدوده باشد. قبل از دهه ۱۳۸۰ تاکید زیادی بر این موضوع می‌شد که چون عامل رشد نقدینگی کسری بودجه دولت است سبب ایجاد تورم می‌شود. در اینکه کسری بودجه بالا منجر به رشد پایه پولی و نقدینگی تورم‌زا است تردیدی نیست. اما از ۱۳۸۰ به بعد و بسیار شدیدتر از ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ نقش به اصطلاح ضریب فزاینده خلق نقدینگی در رشد نقدینگی تشدید شد و در شرایطی که تصور می‌شد این گونه رشد نقدینگی تورم‌زا نخواهد بود، در عمل تفاوتی حاصل نشد و تورم‌زایی رشد نقدینگی نهایتا اتفاق افتاد(سوخت و سوز نداشت).

بخش قابل توجهی از افزایش همه قیمت‌ها در طول بیش از یک سال گذشته(قیمت ارز و طلا، قیمت سهام، قیمت مسکن و مستغلات و قیمت کالاها و خدمات) همگی معلول پدیده واحدی هستند و نه اینکه یکی علت دیگری بوده باشد. با این حال، هم از نظر تقدم زمانی و هم از نظر شدت بین افزایش انواع قیمت‌ها و از جمله قیمت انجیر کوهی مورد اشاره بنده تفاوت‌هایی وجود داشته است که همگی بر اساس نظریه اقتصادی قابل توضیح است. به‌عنوان نمونه، ارز و به تبع آن طلا و همچنین کالاهای با نیاز شدید به مواد اولیه وارداتی رشد قیمتی بیشتری را تجربه کرده‌اند، زیرا تحریم‌های ایالات متحده بخش قابل توجهی از افزایش آنها را توضیح می‌دهد و آن هم با نظریه متعارف اقتصاد کلان بررسی شوک‌های سمت عرضه قابل توضیح است.

اما اگر بپذیریم که تورم یک پدیده پولی است و تداوم رشد نقدینگی فراتر از نیاز حقیقی اقتصاد دیر یا زود خود را در قیمت‌ها تخلیه کرده و تورم ایجاد می‌کند، پرسش بعدی این است که چرا اجازه می‌دهیم رشد نقدینگی فراتر از نیاز اقتصاد رخ دهد؟ با وجود ظاهر ساده آن، پاسخ این سوال چندان آسان نیست. از نظر یک اقتصاددان که دنبال مقصر نمی‌گردد بلکه به دنبال نیروی درون‌زایی می‌گردد که این تداوم رشد نقدینگی و به دنبال آن تداوم تورم را به بار می‌آورد، به نوعی تک تک آحاد جامعه در ایجاد آن نقش دارند. برای درک این موضوع، لازم است اندکی توضیح ارائه شود و تمرکز را بر حدود یک دهه اخیر قرار می‌دهیم. هنگامی که در طول حدود یک دهه گذشته یارانه نقدی به ما داده شد و درصد غالب مردم ایران و حتی افرادی در بالاترین دهک درآمدی از دریافت آن صرف‌نظر نکردند و اصلا به این مساله فکر نکردند که از کجا تامین می‌شود، به‌طور غیرمستقیم در ایجاد این تورم نقش داشتند. هنگامی که در طول سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ بسیاری از ما سودهای بالای ۲۰ درصدی بابت سپرده‌های بانکی خود دریافت کردیم و در شرایطی که هم تورم پایین بود و هم بازدهی فعالیت‌های اقتصادی که قرار بود سپرده ما صرف وام دادن به آنها شود پایین بود، لحظه‌ای درنگ نکردیم که این سود از کجا تامین می‌شود، در شکل دادن نیروی تورمی کنونی به‌طور غیر مستقیم نقش داشتیم.

هنگامی که دولت و شرکت‌های تولیدی با تنگنای شدید مالی روبه‌رو بودند و ما در خواست افزایش حقوق و دستمزد و مستمری بیش از نرخ تورم کردیم و مطلقا فکر نکردیم که از کجا تامین می‌شود، به‌طور غیر مستقیم در ایجاد نیروی رشد نقدینگی و تورم کنونی نقش داشتیم. هنگامی که ما به‌عنوان نماینده مجلس سعی کردیم به هر قیمتی شده است پروژه‌هایی به‌ویژه در حوزه انتخابیه در بودجه بگنجانیم حتی اگر پروژه هیچ توجیه اقتصادی نداشته باشد و مطلقا فکر نکردیم که از کجا تامین می‌شود، به‌طور غیرمستقیم در شکل دادن نیروی رشد نقدینگی و تورم کنونی نقش داشتیم. هنگامی که ما به‌عنوان نماینده مجلس یا مقام اجرایی بانک‌ها را تحت فشار قرار دادیم که منابعی را صرف تسهیلاتی کنند که احتمال بازگشت آن ناچیز بوده است، به‌طور غیر مستقیم در شکل دادن نیروی رشد نقدینگی و تورم نقش داشته‌ایم.

هنگامی که ما به‌عنوان شهروندان خواهان ارزان فراهم شدن حامل‌های انرژی و آب و برق و. بوده‌ایم و مطلقا فکر نکرده‌ایم که از کجا تامین می‌شود، به‌طور غیر مستقیم در شکل دادن به نیروی رشد نقدینگی و تورم نقش داشته‌ایم. می‌توان مواردی از این دست را به تعداد زیاد ذکر کرد و داستان را ادامه داد. اگر این‌چنین به موضوع بنگریم، نمی‌توان معدودی را مقصر دانست و مورد بازخواست قرار داد و در عین حال همه مقصر هستند و البته درجه تقصیر آنها متفاوت است. در واقع همه ما به نوعی قبلا تایید کرده‌ایم که تورم ایجاد شود بدون آنکه خود از آن مطلع باشیم. دقیقا اگر تشبیهی ذکر کنیم، مانند اشخاصی هستیم که قرار بوده است قراردادی را امضا کنیم اما حوصله خواندن دقیق و درک تک تک مفاد قرارداد را نداشته‌ایم و چیزی را امضا کرده‌ایم که بعدا ما را گرفتار کرده است. مثلا در ماه‌های اخیر بسیار وزیر صنعت، معدن و تجارت مورد انتقاد قرار گرفته است که چرا قیمت خودرو این چنین شتابان افزایش یافته است. در تحلیلی واقع‌بینانه مطلقا ایشان توانایی کنترل قیمت را ندارد (به‌ویژه اینکه نقش تحریم‌ها در این مورد هم پررنگ بوده است) و تلاش برای آن هم ناسودمند است. در ماه‌های اخیر که قیمت اقلامی چون گوشت افزایش قابل‌توجهی داشته است، بسیار وزیر جهاد کشاورزی مورد انتقاد قرار گرفته است که چرا قیمت این اقلام را کنترل نمی‌کنند. در یک تحلیل واقع‌بینانه نه ایشان در ایجاد این افزایش نقش داشته‌اند و نه توانایی کنترل قیمت را دارند و نه سودمند است که چنین کاری بکنند.

اما اگر چنین به مسائل بنگریم، بلافاصله این پرسش مطرح می‌شود که چرا در غالب کشورهای دنیا چنین نیست؟ پاسخ آن است که بسیاری از ما چه به‌عنوان شهروند و چه به‌عنوان مسوول و ت‌گذار درک صحیح از موضوع نداریم. نمونه آن عدم‌آگاهی از اثر رشد نقدینگی در ایجاد تورم و عدم آگاهی از این است چگونه خواسته‌ها و ت‌های ما قطعا منجر به رشد نقدینگی می‌شود. در واقع هنگامی که من به‌عنوان یک شهروند به افزایش قیمت برق اعتراض کنم در حالی که هزینه تولید برق افزایش یافته است، متوجه نیستم که عدم افزایش قیمت برق به معنی ناترازی یا کسری بودجه‌ای است که نهایتا رشد نقدینگی و همچنین تورم را اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. همین موضوع در مورد مثال‌های متعدد دیگر که مواردی از آن ذکر شد، صدق می‌کند. در واقع خواسته‌های عموم، شیوه تصمیم‌گیری و نظام ت‌گذاری بدون آنکه تعمد داشته باشد، به‌طور پیوسته در حال شکل دادن به رشد بالای نقدینگی و لذا تورم است و معلوم هم نیست دقیقا چه کسی باید پاسخگو باشد. البته جای تردیدی نیست که ناکارآمدی نظام اداری و اجرایی شدت مشکل را می‌افزاید. اما در همین زمانی که این مطالب را می‌خوانیم کشورهایی هستند که نظام اجرایی و اداری آنها از ما ناکارآمدتر است بدون آنکه تورم مشابه ما را داشته باشند. بنابراین ناکارآمدی عمدتا خود را در عدم رشد محسوس اقتصادی نشان می‌دهد نه در تورم بالا. برای تورم بالا ضرورتا باید رشد نقدینگی فراتر از نیاز رخ دهد. برون‌رفت از این داستان تکراری نیازمند تغییراتی هم در نظام ت‌گذاری و هم در ایجاد توقع از دولت از سوی مردم توسط گروه‌ها و جریان‌های ی است. به‌عنوان نمونه، ممکن است ضروری باشد ما به این موضوع فکر کنیم که تا چه حد مجلس باید در بودجه و تکالیفی که می‌گنجاند مناسب است ورود کند. لازم است فکر کنیم که آیا وظیفه ت‌گذار بخش صنعتی آن است که در حد تعیین قیمت پراید تنزل پیدا کند یا اینکه استراتژی توسعه صنعتی را تدوین و به اجرا بگذارد. آیا وظیفه مجلس است که ت پولی و اعتباری را شکل دهد یا اینکه صرفا از ت‌گذار پولی توضیح بخواهد چرا به اهداف تورمی خود دست نیافته است (البته پس از آنکه اامات هدف‌گذاری تورمی مستقل را به ت‌گذار پولی اعطا کردیم). آیا مناسب است که تغییرات شاخص سهام تبدیل به یکی از دل‌مشغولی‌های وزارت اقتصاد شود و حتی در مواردی ناچار به مداخلاتی برای جهت دادن به آن شود یا اینکه تمرکز خود را بر تامین درآمد مالیاتی دولت و تامین مالی کالاهای عمومی برای فراهم‌سازی بستررشد اقتصادی قرار دهد. می‌توان در این زمینه بسیار سخن گفت که هدف گفتار حاضر نیست. هدف صرفا تاکید بر این موضوع است که نظام ت‌گذاری ما از طریق اختلالات گسترده‌ای که ایجاد می‌کند، در ذات خود نیروی رشد بالای نقدینگی و لذا ایجاد تورم را می‌پروراند و تداوم می‌بخشد و بدون بازنگری جدی در این زمینه نمی‌توان انتظار خاتمه رشد بالای نقدینگی و تورم را داشته باشیم و صرفا شاهد دوره‌های تشدید یا تخفیف آن خواهیم بود که مواردی دیگر چون تحریم نیز به تشدید آن در مقاطعی می‌انجامد. گرچه تک تک ما ایرانیان در ایجاد این وضعیت به گونه‌ای سهیم هستیم هیچ‌کدام به تنهایی مقصر نیستیم. اما بازنگری و اصلاح مسیر برای بهبود وضعیت اقتصادی و از جمله خاتمه تورم‌های بالا وظیفه نظام ت‌گذاری و البته قبول دوره‌ای از تحمل سختی از سوی عموم مردم است. یکی از دلایل ناتوانی ما در حل این مشکل چند دهه‌ای آن است که به دنبال راهی برای حل مشکل هستیم که به سرعت به بهبود اقتصادی بینجامد و نه‌تنها دوره‌ای از دشواری را تحمل نکنیم بلکه حتی انتظار کاهش تحمل دشواری و حل دائمی تورم به‌طور همزمان را داریم و این همان چیزی است که حل این معضل را به تاخیر می‌اندازد و رنج و درد ما را تداوم می‌بخشد."

منبع:

رومه دنیای اقتصاد

 


در حدود نیم قرن است اقتصاد ایران از مشکلات کم و بیش یکسانی رنج می‌برد، اما چون برای برطرف کردن آنها اغلب راه‌حل‌های اشتباه مشابهی اتخاذ می‌شود، این مشکلات تداوم می‌یابد. به‌نظر می‌رسد کشور ما گرفتار دور باطل نگران‌کننده‌ای شده است که نمی‌تواند خود را به راحتی از آن رها کند. به راستی علت چیست؟

چرا از اشتباهات گذشته درس لازم برای اصلاح آنها در آینده گرفته نمی‌شود؟ برخی از این مشکلات و راه‌حل‌های کذایی اجمالا از این قرار است: برای حل مشکل بیکاری و رکود، دولت مستقیما دست به کار می‌شود و با ایجاد کسری بودجه به افزایش پایه پولی و نقدینگی دامن می‌زند. وقتی به‌دلیل ت‌های اقتصادی نادرست تورم روی می‌دهد، مسوولان آن را گرانفروشی تلقی می‌کنند و با راه‌حل‌های پلیسی و بگیر و ببند به جنگ آن می‌روند. برابری ارزش پول ملی نسبت به ارزهای خارجی را نماد اقتدار ملی می‌دانند و به هر وسیله‌ای در تقویت آن می‌کوشند. تقویت ناموجه ارزش پول ملی با تکیه بر درآمدهای نفتی و با وجود تورم بالا در اقتصاد داخلی در مقایسه با دیگر کشورها، موجب کاهش صادرات، افزایش واردات و تضعیف اقتصاد داخلی می‌شود. به این ترتیب دوباره ما به خانه اول بازگشته‌ایم و دولت برای اینکه نشان دهد نسبت به مشکلات اقتصادی مردم بی‌تفاوت نیست دست به کار می‌شود و با کسری بودجه و افزایش نقدینگی به جنگ بیکاری و رکود می‌رود. نتیجه قابل پیش‌بینی است، اما آنچه نمی‌توان پیش‌بینی کرد این است که چگونه به این دور باطل تکرار شونده می‌توان پایان داد. لازم به تاکید نیست که در این فرآیند مخرب مکرر، سرمایه‌های عظیم مادی و معنوی کشور به هدر می‌رود و آنچه باقی می‌ماند تجربه‌های شکست خورده و توسعه فساد در چرخ‌دنده‌های دیوانسالاری دولتی و روابط اقتصادی حاکم است. مشکل واقعا کجاست؟

راه‌حل هر مشکلی در درجه نخست مستم شناخت دقیق و مبتنی‌بر تحلیل علمی است، ارائه راه‌حل در مرحله بعدی و با تکیه بر چنین تحلیلی امکان‌پذیر است. بدون شناخت علمی هر گونه راه‌حلی به منزله انداختن تیری در تاریکی خواهد بود و چه بسا ممکن است نتیجه مع دهد. متاسفانه مسوولان معمولا از پذیرفتن این رویکرد منطقی و معقول اکراه دارند؛ چراکه چنین کاری را به معنای محدود شدن دامنه قدرت و احیانا اتخاذ تصمیمات نامحبوب به لحاظ ی تلقی می‌کنند. یکی از نخستین اصول علم اقتصاد به مثابه علم شناخت کُنش انسان‌ها در روابط مبادله‌ای، هزینه فرصت است. طبق این اصل هر تصمیمی هزینه دارد و کُنش بدون هزینه قابل تصور نیست. به نظر می‌رسد صاحبان قدرت ی در کل معمولا تمایلی ندارند این واقعیت انکارناپذیر را بپذیرند. آنها دوست دارند همه تصمیمات عوام‌پسندانه خود را بدون هزینه و شدنی» معرفی کنند. آنها بر منافع تدابیر خود تاکید می‌ورزند و از هزینه‌های آنها سخن نمی‌گویند. آنها چون تمایلی به پذیرفتن واقعیت کُنش انسانی ندارند و از علم ناظر بر شناخت این واقعیت نیز بیزارند، بعضا آن را به سخره می‌گیرند. شناخت علم اقتصاد انسان‌ها را فروتن می‌کند و به آنها می‌فهماند که در دنیای کمیابی منابع، هر کاری شدنی نیست و نباید به وعده‌های خیالی و کُنش‌های بدون هزینه دل بست. طبیعتا می‌توان انتظار داشت چنین علمی چندان خوشایند ذائقه صاحبان قدرت نباشد؛ اما مساله این است که تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی اغلب در دستان چنین کسانی است. در کشورهای پیشرفته که نظام‌های ی به‌صورت حزبی اداره می‌شوند، تنش میان ت و اقتصاد نمی‌تواند بیش از حد مخرب واقع شود؛ چراکه احزاب نه تنها در کوتاه‌مدت بلکه در بلندمدت هم باید پاسخگو باشند. ضرورت پاسخگویی در بلندمدت موجب می‌شود کارشناسان درون حزبی مرعوب و گوش به فرمان تمداران حتی هنگامی که بر سر قدرت هستند، نباشند. تمداران باید در چارچوب منافع درازمدت حزبی تصمیم‌گیری کنند؛ در غیر این صورت از درون خود حزب کنار نهاده می‌شوند. این مکانیسم کنترلی متاسفانه در کشور ما وجود ندارد. تمدارانی که در جامعه ما به قدرت می‌رسند با افتخار اعلام می‌کنند که وامدار هیچ گروه و حزب ی نیستند؛ یعنی برای هزینه‌های بلندمدت تصمیماتشان هیچ مسوولیتی نمی‌پذیرند. تا زمانی که نظام انتخاباتی از ریاست‌جمهوری گرفته تا مجلس قانون‌گذاری و شوراهای شهر مبتنی‌بر تحزب نباشد، هیچ تلاشی برای پاسخگو کردن مقامات ی ثمربخش نخواهد بود. قانون انتخابات کشور نیازمند اصلاحات اساسی است. نظام کنونی مبتنی‌بر انتخاب فردی باید در جهت نظام مبتنی‌بر تحزب تغییر یابد. از سوی دیگر احزاب ی متعددی که در کشور حضور دارند باید به جای تکیه بر برنامه‌ها و مرام‌نامه‌های مبتنی‌بر شعارهای کلی و بعضا متناقض، رویکرد منسجم و سازگاری را با بهره گرفتن از نظر کارشناسان خبره در حوزه‌های مختلف درخصوص همه جنبه‌های زندگی ی، اجتماعی و اقتصادی، ارائه دهند. البته در کنار احزاب متشکل و منسجم، وجود مطبوعات و رسانه‌های گروهی آزاد و رقابتی ضرورت مبرم دارد تا آنها را در عمل وادار به پاسخگویی کند. با ادامه وضع موجود مشکلات اقتصادی که عمدتا ریشه در مسائل بلندمدت دارد، همچنان تداوم می‌یابد و اشتباهات گذشته به‌صورت‌های مختلف تکرار خواهد شد.

به خامه: دکتر موسی غنی نژاد

رومه دنیای اقتصاد شماره 4515، 15 دی 1397

 


سر انجام پس از دو سال  توانستم نرم افزار خودم به نام

Oral Translation Workshop را ارائه کنم. این نرم افزار برپایه ترجمه پیاپی است و برای مترجمانی است که می خواهند تمرین کنند و مهارت خود را ارزیابی کنند. تلاش کردم تا همه مهارت هایی را که یک مترجم همزمان باید داشته باشد را در این نرم افزار پوشش دهم. 

لطفا دیدگاه های خودتان درباره این نرم افزار را به رایانه ام بفرستید.

Finally after two years I finished developing my own translation software, Oral Translation Workshop. This software is based on consecutive translation for some interpreters who want to test their skills and exercise. I tried to cover all necessary skills that an interpreter needs to have.

You can download it via the link below and please send your feedbacks to my email at masoudpanjehdokht@gmaiil.com

https://files.fm/u/pcm747a6

Oral Translation Workshop


به تازگی یکی از نامزدهای ریاست جمهوری از کارانه بیکاری سخن گفته که این کار پیامدهای منفی خود را دارد. در زیر به برخی از این پیامدها نگاهی می کنیم،

کارانه = تشویق جوانان به بیکاری

کارانه = هدر دادن بودجه کشور

کارانه = محروم کردن واحدهای تولیدی نیازمند وام

کارانه = چاپ اسکناس و بی ارزش کردن هر چه بیشتر پول ملی = افزایش تورم

کارانه = شعار خالصی از جنس پوپولیستی

این طرح هیچ توجیه اقتصادی ندارهو بهتر است که به جای این بخشش های سراسر زیان به راه های بهبود اقتصاد و درمان بیماری هلندی کشور بپردازند.

یک نمونه تاریخی را برایتان میارم:

((پس از استعفای لویی فیلیپ در فرانسه و روی کارآمدن لامارتین شخصی به نام لویی بلان تئوریسین سوسیالیست ( حق کارکردن) را ضمانت و قبول کرد تا تمام آنهایی را که بیکار بوده اند بامزد روزی دو فرانک در کارگاه های ملی استخدام کند. چون دولت نمی توانست فوری برای عده زیادی که تقاضای کار کرده بودند کار تهیه کند فکر کارگاه های ملی لویی بلان عملا تبدیل به پرداخت ساده مزد مدت بیکاری از محل قرضه ملی شد. عده کسانی که از مزد بدون کار استفاده می کردند بی اندازه بالا رفت و محافظه کاران در تمام کشور نگران شدند. در انتخابات مجلس ملی موسسان  سوسیالیست ها مغلوب شدندو یکی از اولین قوانین ((مجلس ملی موسسان)) در ژوئن 48 الغای سیستم مکروه کارگاه ملی بود. کارگران بیکار که به این طریق از کمک مالی دولتی برخوردار می شدند وقتی به طور ناگهانی از آن محروم شدند شورشی به پا کردند ولی سربازان مجلس ملی موسسان تحت فرمان ژنرال ((کاویناک)) در روزهای خونین ماه ژوئن با بیرحمی آنها را سرکوب کردند.(24-26 ژوئن 48)))

( از کتاب تاریخ اروپا از 15 به بعد ، نویسنده هنری ویلسون لیتل فیلد ، مترجم فریده قره چی داغی ( صحیحی)، انتشارات علمی فرهنگی)

استعفای لویی فیلیپ در فوریه 48 بود و بروز شورش در ماه ژوئن همان سال بود
خوب است خوب بنگریم و بیاندیشیم به آنچه می بینیم و می شنویم.

(( هر که نامخت از گذشت روزگار          نیز ناموزد ز هیچ آموزگار))

                                                                                                        رودکی


در تاریخ هفدهم آبان ماه 1394، یادداشتی به خامه آقای سریع القلم در رومه دنیای اقتصاد دیدم که بسیار گیرا و آموزنده بود و آن را برای شما در اینجا می آورم. امیدوارم برایتان سودمند باشد.

۱-با ۵۱ میلیون جمعیت، اقتصاد دوازدهم جهان و ۱/ ۱ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی.

۲-هر شهروند ۲۲۰۰ ساعت در سال کار می‌کند.

۳-بالای ۳۰هزار دلار درآمد سرانه (۶۰ دلار در سال ۱۹۶۰).

۴-حمایت پایدار و همه جانبه هیات حاکمه از تولیدکنندگان و شرکت‌های خصوصی.

۵-بیکاری ۳/ ۲ درصد و تورم ۱/ ۳ درصد.

۶-در هزینه کردن برای تحقیق و توسعه (R&D) * از آمریکای شمالی و اروپای غربی بالاتر.

۷-حداقل ۵ درصد رشد اقتصادی در ۴۵ سال گذشته.

۸-شروع یک فعالیت اقتصادی: در سه مرحله و ۴ روز طول می‌کشد.

۹-مبارزه با فقر و تحقیر تاریخی از طریق تولید ثروت.

۱۰-پس‌انداز بالا و مصرف کم به‌عنوان فرهنگ فردی و سازمانی.

۱۱-اول در جهان در دولت الکترونیک.

۱۲-هشتم در جهان در استانداردهای بهداشت.

۱۳-کره‌جنوبی یک کشور توسعه یافته محسوب می‌شود.

۱۴-نیروی کار بسیار با انگیزه، پرکار و با انضباط.

۱۵-در صدر تولیدکنندگان: کشتی قاره‌پیما، موبایل، صفحه LCD و تراشه حافظه.

۱۶-اجماع فکری و استراتژی مشترک همه جریان‌های ی و امنیتی درون حاکمیت نسبت به کره و آینده آن.

۱۷-رقیب سیلی‌ولی در نوآوری و فناوری.

۱۸-رقابت جدی با محصولات ژاپنی و چینی.

۱۹-فرهنگ عمومی: اعتماد، راستگویی، تحمل بالا، تعامل، یادگیری و پرهیز از بدگویی.

۲۰-نظام آموزشی فوق‌العاده کارآمد، حرفه‌ای و رقابتی.

۲۱-نوآوری در فناوری: مهم‌ترین بنیان رشد و توسعه اقتصادی.

۲۲-شایسته سالاری نهادینه شده در بنگاه‌ها و دولت.

۲۳-10 شرکت بزرگ خصوصی یک چهارم نیروی کار را استخدام کرده‌اند.

۲۴-هیات حاکمه به ندرت در رسانه‌ها حاضر می‌شود.

۶۲-۲۵ درصد از ن، شاغل هستند.

۲۶-ارتباطات گسترده بین‌المللی و به ویژه آسیایی.

۲۷-یادگیری، بهتر شدن و تغییر: کانون فرهنگ فردی و اجتماعی.

۲۸-حداقل دخالت دولت در فعالیت‌های بخش خصوصی.

۲۹-تشکل‌های موثر بخش خصوصی، کارگران و نویسندگان برای اثر‌گذاری بر ت‌های دولت.

۳۰-اولویت جایگاه و آینده کره‌جنوبی بر هر موضوع دیگری چه در حاکمیت، چه در میان بنگاه‌ها و چه در میان شهروندان.

RESEARCH AND DEVELOPMENT*

Read more: http://www.donya-e-eqtesad.com/news/958485/#ixzz3rIpzYjnu


نوشتار زیر به خامه دونالد لاتوماهنیا (Donald Latumahina)  می باشد که آن را در رومه تهران تایمز به تاریخ فروردین 94 دیدم. بن مایه این نوشته تارنمای http://www.lifeoptimizer.org/ است.

"مهندترین(مهمترین) و پرهنایش ترین بخش روشن بودن آن بخش است و تنها راه روشن تر کردن یک رویداد این است که جاروجنجال آن را هرچه کمتر کنیم و این به راستی شوندی(علتی) است که شما باید تاریخ را بیشتر از خبر بخوانید.تاریخ جارو جنجال و سروصدای کمتری دارد.

با خواندن تاریخ شما اطلاعاتی با جاروجنجال کمتر در سنجش با خواندن خبر بدست می آورید. بیشتر مردم خبر را بیش از تاریخ می خوانند. این کمکی به افزایش کارآمدی و آگاهی شما نمی کند چرا که خبر در میان اطلاعات پر جاروجنجالی است که می توانید بدست آورید.

در ریزگان(جزییات) سردرگم نمی شوید.

خواندن خبر مانند خواندن تک تک واژگان یک کتاب است، بدون آنکه نگاهی به آن کتاب انداخته باشید.(بدون نگاه کردن به فهرست کتاب،خواندن پشت جلد کتاب و )

آن را از نخستین واژه بر روی جلد کتاب تا واپسین واژه در پشت جلد می خوانید. شوربختانه این روش خواندن، شما را از پیام اصلی دور می کند چرا که بسیار در ریزگان فرو رفته اید.

ساده اش آن است که خواندن خبر شما را در ریزگان گم می کند بدون آنکه پیام و درون مایه آنچه را که در پیرامون شما می گذرد را دریابید.

به روشنی زمینه رویدادها را دریابید

چون تاریخ درباره رویدادهای گذشته می گوید، شما می توانید زمینه هر چیزی را که روی داده است را آنجا ببینید. رویداد های یکسد سال می تواند توصیف خوبی از آنچه می گذرد را به شما بدهد.

شما تنها آن چیزی را می خوانید که مهند است

 99 درصد از آنچه که در خبرهای روزانه می خوانید در تاریخ سد سال آینده گنجانده نمی شود. چه بسا در هزار سال آینده هم جایی نخواهند داشت. به آسانی می توان گفت که به اندازه ای مهند نیستند که بشود به آنها پروا کرد.

شوربختانه ما بیشتر زمان خود را بر روی این 99 درصد کم ارزش می گذاریم. تاریخ رویدادهای کم ارزش را پالایش می کند و تنها رویدادهای مهند را به شما می گوید. در تاریخ شما رویدادها پالایش شده سد سال یا هزار سال گذشته و بیشتر را می خوانید.

گاری را دوبار اختراع نمی کنند

از بیهوده ترین کارها  این است که اشتباه دیگران را دوباره انجام دهیم. چرا باید به چاله ای افتاد که دیگری در آن افتاده است و یک بار به شما هشدار داده شده؟

شوربختانه ما آنچنان گرفتار هستیم که حتا نشانه های هشدار دهنده را نمی خوانیم و از آنها رد می شویم. تاریخ به شما هزاران سال خرد، دانش و آورین(تجربه) را آموزش می دهد.

آنچه پیرامون شما می گذرد رامی شناسید.

می گویند: "در این جهان چیز تازه ای نیست"

الگو چنین است:

آنچه هم اکنون روی می دهد در گذشته نیز روی داده است. شما می توانید الگوهایی که هم اکنون روی می دهد را بشناسید و پس از آن کار درست را انجام دهید. شاید پدیده گرمایش زمین بمانند مردم ایستر آیلند(Easter Island)  باشد که در گذشته همه درختان آن آبخوست را بریدند و کم کم زمینه نابودی خود را فراهم کردند. آنها ناخواسته با نابودی تواناییهای زیست بومی آبخوستشان خودکشی کردند. شناخت الگوهایی این چنین می تواند جلوی اشتباه ها را بگیرد و فرصتهای بسیاری را فراهم کند. "


این گزارش در روز 16 فروردین ماه سال 1394 در برگه 16 به خامه(قلم) خانم هدی هاشمی نوشته شده است و من به شوند مهند(مهم) بودن آن را بی کم و کاست می آورم تا شاید پاسخگویان کشور کاری برای درست کردن و سامان بخشیدن به این نابسامانی ها بدهندو دانشجویانی که می خواهند به خود و مردم دروغ بگویند دوباره اندیشی کنند.

در پایان از خانم هدی هاشمی برای این کار نیکو سپاسگزاری می کنم.

گزارش ایران» از راسته خرید و فروش پایان نامه در قلب پایتخت
خیابانی برای خرید و فروش علم
 


 هدی هاشمی

اگر طرح‌های دانشگاهی و پایان نامه دغدغه امروز شماست، اگر برای پذیرش در دانشگاه‌های معتبر در تکاپوی ارائه مقالات ISI هستید یا مدرک زبان سدی در برابر آرزوی شماست دیگر نگران نباشید. ما همراه شما هستیم.» این جملات تنها بخش کوچکی از آگهی‌های تبلیغاتی است که در صفحات اینترنت خودنمایی می‌کند. وقتی هم با این آگهی‌های تبلیغاتی که دل دانشجو را برای نوشتن پایان‌نامه قرص می‌کند تماس بگیرید متوجه می‌شوید که دفتر کار بسیاری از این مؤسسات پایان‌نامه نویسی در خیابان انقلاب است و راسته‌ای در این خیابان وجود دارد به نام راسته پایان‌نامه فروش»؛ جایی که در برگه‌های تبلیغاتی که روی در و دیوار خیابان نصب شده است، به دانشجو این پیام را می‌رساند: تحقیق فوری، انواع موضوع‌های تحقیقی و پایان نامه موجود است، تحویل پایان‌نامه در چند روز، انواع پایان‌نامه‌ها موجود است. موضوعی که البته مسئولان وزارت علوم هم به آن آگاهند و آن را تأیید می‌کنند. مظفر شریفی مدیرکل دفترتگذاری و برنامه‌ریزی پژوهشی وزارت علوم درباره معضل خرید و فروش پایان‌نامه و رساله دانشجویی می‌گوید: گزارش‌هایی در مورد خرید و فروش و تهیه پایان‌نامه از طریق دفاتر زیرزمینی، وب‌سایت‌ها و حتی به‌صورت علنی از طریق اطلاعیه‌ها و نصب پلاکاردها بویژه در شهر تهران به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می‌رسد. تا آنجا که مربوط به وزارت علوم است، اقدامات لازم برای جلوگیری از این حراج علمی انجام شده است و ما هم برای مقابله با این پدیده راهکارهای بسیاری را درنظر گرفته‌ایم که از جمله آن مقابله با تقلب در تدوین پایان‌نامه است.»

مغازه‌های اطراف میدان انقلاب روزگاری فقط کتاب‌فروشی بود. جایی که دانشجویان ترم آخر باید به دنبال کتاب‌ها و منابع مورد نیاز برای نوشتن پایان‌نامه خود می‌گشتند. این روزها اما پاساژها، بازارچه‌ها و زیرزمین‌های اطراف این میدان بازار پررونقی است که در آن پایان‌نامه خرید و فروش می‌شود. خیابانی که به راحتی پاتوقی برای کسب درآمد میلیونی دلالان علم شده است. افرادی که به راحتی شما را در خرید پایان‌نامه کمک می‌کنند. در این مؤسسات قیمت‌ انواع تحقیق متفاوت است. کیفیت هم بستگی دارد که شما چقدر هزینه کنید در حقیقت در این راسته هر چقدر پول دهید همان قدر هم‌آش می‌خورید . خودش را محمد معرفی می‌کند. او مدیر مؤسسه‌ای است که تحقیقات دانشجویی در آنجا انجام می‌شود. خودش می‌گوید چند سال است که این مؤسسه را راه‌اندازی کرده و کارش هم به برکت دانشجویان سکه شده است. او درباره تحویل و انجام تحقیق دانشجویی می‌گوید: دو روزه پروپزال را می‌نویسم فقط موضوع را انتخاب کنید به ما اعلام کنید. دیگر نگران نباشید ما تمام کارهای پایان نامه را انجام می‌دهیم و پایان نامه صحافی شده به دست شما می‌رسد. قیمت پروپزال یک میلیون تومان می‌شود. بعد از تأیید پروپزال یک پایان نامه مفصل با کمک استاد راهنما در عرض دو هفته می‌نویسیم. قیمت پایان‌نامه 2 میلیون و 500 هزار تومان می‌شود.» به او می‌گویم قیمت بالاست مگر دانشجوی رشته فنی یا پزشکی هستم که این قدر هزینه کنم؟ می‌گوید: برای رشته‌های پزشکی و فنی کف قیمت‌مان 3میلیون به بالا است. رشته‌های علوم انسانی ارزانتراست. شما دانشجوی ارشد هستید و پایان نامه برای رشته‌های ارشد هم پیچیده‌تر است. با این حال با یک میلیون و 500 تومان هم می‌شود پایان نامه نوشت اما کار خوب از آب در نمی‌آید. ممکن است آمارهایشان اشتباه باشد و شما در پایان کار با مشکل مواجه شوید.» از او می‌پرسم چه تضمینی وجود دارد که پایان نامه دقیق باشد؟ می گوید: هفته‌ای 5 دانشجو از ما کار تحقیقی پایان نامه می‌گیرند و سابقه چند ساله در این خیابان داریم. علاوه بر آن در طول دو هفته‌ای که همکاران ما پایان‌نامه را می‌نویسند، بخشی از کار را برایتان ایمیل می‌کنیم و شما می‌توانید به استاد راهنمای‌تان نشان دهید. اگر او از کار تحقیقی شما رضایت داشت ادامه کار هم برای شما ایمیل می‌شود. نگران کار نباشید.» می‌پرسم کار انجام پایان نامه را چه کسی انجام می‌دهد و پول را چگونه باید پرداخت کنم؟ می‌گوید: در کار تکمیل طرح دانشگاهی برخی از استادان دانشگاه به ما کمک می‌کنند. البته دانشجویان ارشد و دکترای دانشگاه های بزرگ جزو همکاران ما هستند. درباره پرداخت پول هم یک میلیون و 500 از هزینه را ابتدای قرارداد به ما می‌دهید و مابقی را در پایان کار تحویل می‌گیریم.» جالب اینجاست وقتی با این عاملان فروش پایان‌نامه‌ها صحبت می‌کنیم انگار می‌خواهند یک تحقیق چند صفحه‌ای کلاس درسی را انجام دهند. انگار برای‌شان اهمیت ندارد که این طرح یک طرح دانشگاهی است و مدرک دانشجو به این تحقیق بستگی دارد. در این مراکز همه چیز به میزان پولی است که پرداخت می‌شود: اگر پول بیشتری بدهید حتی می‌توانید در مدت زمان یک هفته‌ هم از آنها یک پایان‌نامه صحافی‌شده تحویل بگیرید. نوشتن پایان‌نامه که چیز خاصی ندارد. بویژه رشته علوم انسانی که دیگر خیلی راحت است. تنها کاری که باید شما بکنید این است که مطالبی را که ما آماده می‌کنیم بخوانید که مسلط باشید تا بتوانید خوب دفاع کنید.» در این بازار پایان‌نامه دکترا هم نرخ خودش را دارد. البته باز هم بستگی به این دارد که دانشجوی فنی باشید یا انسانی. همچنین میزان زمان شما برای دفاع هم مهم است اما در هر صورت برخی از دانشجویان دکترا برای خرید پایان‌نامه 6 تا 12 میلیون باید هزینه کنند. البته در این بازار می‌توانید افرادی را پیدا کنید که مقاله داخلی و خارجی هم برای شما می‌نویسند: مقاله داخلی 600 هزار تومان تا یک میلیون تومان هزینه دارد. این هم بستگی به رشته تحصیلی افراد دارد اما مقاله ISI دو میلیون تومان هزینه دارد.»
ë 6 واحد نفسگیر
این 6 واحد پایان‌نامه حالا دیگر بلای جان خیلی از دانشجویانی شده است که برایشان فقط مدرک تحصیلی مهم است. همین دانشجویانی که کار می‌کنند و می‌خواهند با مدرک تحصیلی شان در شغلی که دارند ارتقا پیدا کنند یا وقت انجام کار پژوهشی را ندارند. همین دانشجویان معتقد هستند که کار روی پایان نامه تلف کردن وقت است و استادان نمره خوب را به هر جور پایان‌نامه‌ای می‌دهند، آنها می‌گویند وقت‌شان ارزش بیشتری دارد. بیشتر دانشجویان ارشد و دکترا هم شاغل هستند و وقتی برای انجام کار تحقیقی ندارند. با این حال سرقت آثار علمی، خرید و فروش پایان‌نامه‌های دانشگاهی حالا دیگر جزو جدی‌ترین معضلات آموزش عالی کشور شده است به‌طوری که رئیس جمهوری کشور مان در هفتصد و پنجاه و سومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، با انتقاد از آنچه تحت عنوان پایان‌نامه فروشی» یا کپی‌برداری متون علمی» از آن یاد می‌شود، تأکید می‌کند: شأن علمی کشور به هیچ وجه نباید زیر علامت سؤال قرار گیرد لذا دستگاه‌های مرتبط باید برای مقابله با این گونه اقدامات فعال شوند.» علاوه بر دستور رئیس جمهوری به دستگاه‌های دولتی، مجلس شورای اسلامی هم دست به کار شد و قانون مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی کشور» را تصویب کرد که بر اساس آن هرگونه سوء‌استفاده از مالکیت معنوی یافته‌های پژوهشی نظری و عملی دیگران که قبلاً نتایج آنها منتشر یا به ثبت رسیده، غیرقانونی و تخلف است. اواخر تیر ماه ۹۳ نیز لایحه‌ای از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با عنوان مقابله با تقلب در تدوین پایان‌نامه» با هدف جلوگیری از خرید و فروش پایان‌نامه و ی‌های علمی به مجلس رفت تا با تصویب این لایحه، حاشیه امن از استادان، دانشجویان و اصناف متخلف در زمینه سرقت‌های علمی سلب ‌شود. با این حال وزارت علوم بارها و بارها از برخورد جدی با دانشجویان متخلف خبر داده، مظفر شریفی مدیرکل دفتر تگذاری و برنامه‌ریزی پژوهشی وزارت علوم درباره معضل خرید و فروش پایان‌نامه و رساله دانشجویی می‌گوید: گزارش‌هایی در مورد خرید و فروش و تهیه پایان‌نامه از طریق دفاتر زیرزمینی، وب‌سایت‌ها و حتی به‌صورت علنی از طریق اطلاعیه‌ها و نصب پلاکاردها بویژه در شهر تهران به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می‌رسد. تا آنجا که مربوط به وزارت علوم است، اقدامات لازم برای جلوگیری از این حراج علمی انجام شده است و ما هم برای مقابله با این پدیده راهکارهای بسیاری را درنظر گرفته‌ایم که از جمله آن مقابله با تقلب در تدوین پایان‌نامه است. به دانشجویان در زمینه جعل و کپی‌برداری تذکر داده‌ایم و اگردانشگاه یا استاد راهنما و مشاور متوجه جعل پایان نامه شوند موارد تنبیهی را اعمال خواهند کرد. موارد تنبیهی که منجر به اخراج دانشجو از دانشگاه می‌شود.»
وی تأکید می‌کند: شیوه مقابله با تقلب در پایان نامه نویسی بزودی به دانشگاه‌ها ابلاغ می‌شود و از این پس دانشگاه‌ها به ویژه استاد راهنما باید دقت بیشتری بر پایان نامه تحصیلی داشته باشد چرا که اگر وزارت علوم متوجه تقلب در پایان نامه شود استاد راهنما نیز مقصر شناخته می‌شود.»  وی با اشاره به اینکه جعل پایان نامه در بین دانشجویان افزایش پیدا کرده است اظهار می‌کند: متأسفانه به خاطر فرهنگ مدرک‌گرایی که در جامعه به وجود آمده است خیلی از داوطلبان در دانشگاه‌ها به آسانی پذیرش می‌شوند و در پایان تحصیل هم پایان نامه‌ای را جعل می‌کنند و استاد راهنما نیز این موضوع را متوجه نمی‌شود. یکی از مهم ترین عوامل کپی کردن پایان نامه از سوی دانشجو، کمبود اعضای هیأت علمی و استادیار در دانشگاه است، چراکه به دلیل کمبود استاد در برخی دانشگاه‌ها، استاد مجبور می‌شود بیش از ۷ پایان‌نامه را مورد بررسی قرار بدهد و این زمینه‌ای می‌شود تا استادان نتوانند نظارت مناسبی روی پایان‌نامه‌های ارائه‌شده داشته باشند. در برخی دانشگاه‌ها نسبت دانشجو به استاد مناسب نیست، همچنین برخی دانشگاه‌ها و مؤسسه‌ها، استادان حق‌التدریسی جذب می‌کنند و متأسفانه دیده شده که استادان حق‌التدریسی چندان به این امر توجهی ندارند.» وی تأکید می‌کند: با این حال زمانی داشتن مدرک فوق‌لیسانس یا دکترا افتخار بود. خانم دکتر یا آقای دکتر شدن هم سخت. خیلی‌ها که دکترا داشتند به سواد علمی شان افتخار می‌کردند چرا که با کلی سختی و تلاش دانشگاه قبول می‌شد و چند سال هم برای نوشتن تز دکترایش زحمت می‌کشید. امروز اما از روی این مدارک نمی‌توان با اطمینان، سواد افراد را محک زد. قبولی در دانشگاه‌ها ساده شد و خرید پایان نامه هم ساده تر."

رشته قیمت
پایان نامه مهندسی فنی در مقطع  کارشناسی ارشد 4تا 10 میلیون
پایان نامه مهندسی و فنی در مقطع دکترا 12 تا 17 میلیون
ISI در رشته های فنی از دوم میلیون تومان به بالا
پروپوزال پایان نامه پزشکی 1 تا 2 میلیون
پایان نامه پزشکی 5 تا 7 میلیون
پایان نامه پزشکی در شاخه ژنتیک 12 میلیون
ISI در پزشکی 1/5 تا 3/5 میلیون
پایان نامه کارشناسی ارشد علوم انسانی 1/5 تا 2/5 میلیون
پایان نامه دکترای علوم انسانی 6 تا 12 میلیون
پایان نامه علوم انسانی در رشته های حقوق و مدیریت 300 تا 800 هزار بیشتر از سایر رشته ها
ISI در علوم انسانی 1/5 تا 3 میلیون


 
 


در تارنمای انسانی( یا پرتال جامع علوم انسانی) مقاله های بسیاری هست که می تواند راه گشای دانشجویان و پژوهشگران رشته های گوناگون انسانی باشد. در این تارنما که بخشهای گوناگونی دارد می توانید مقاله های ارزنده ای را بیابید که بیشتر آنها را استادان دانشگاه های کشور نوشته اند. نشانی تارنما در زیر آمده است.

http://www.ensani.ir/


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها